تنوع فرهنگی فرصتی برای صلح و توسعه پایدار بهشمار میرود و کنوانسیون 2003 با تأکید بر آموزش بین نسلی، بر اهمیت پاسداری از میراث ناملموس صحه گذاشته است. یکی از نقاط قوت این کنوانسیون، تأکید بر حفظ تنوع فرهنگی و احترام به میراث ناملموس اجتماعات دیگر است.
در بیانیه بوگوتو در سال 1978 تأکید شده که اصالت فرهنگی بر اساس درک و شناخت اجزا هویت فرهنگی، فارغ از خاستگاه جغرافیایی و چگونگی تشکیل آنها شکل میگیرد و هر فرد یا گروه هم حق و هم وظیفه دارد که هویت فرهنگی خود را تعیین کند. لذا میراث ناملموس متعلق به همه اجتماعاتی است که از آن استفاده میکنند و تقدم و تأخر دولتها در ثبت جهانی عناصر، تعیین کننده مالکیت آنها نیست.
ثبت عناصر میراثفرهنگی ناملموس در فهارس یونسکو بهعنوان یک اقدام پاسدارانه، از اختصاصیسازی فرهنگ جلوگیری و از حاملان و مجریان این میراث حمایت میکند.
ثبت عناصر میراثفرهنگی ناملموس در فهارس یونسکو، منجر به شناسایی و تعیین حقوق مالکیت نمیشود. به عبارتی دیگر، کشورها با ثبت عناصر میراث ناملموس خود، مالک آن عنصر نخواهند شد. زیرا طبیعت پویا و متحرک میراثفرهنگی ناملموس این امکان را فراهم میکند که این میراث پس از شکلگیری در یک خاستگاه، به شیوههای مختلف توسط افراد به اجتماعات دیگر منتقل و سپس به اشتراک گذاشته شود.
در چنین حالتی شمار چشمگیری از عناصر میراثفرهنگی ناملموس را بایستی مواریث مشترک اجتماعات گوناگون در یک جغرافیای فرهنگی دانست و نمیتوان از آن به عنوان ابزاری برای مالکیت خود و محروم کردن دیگر اجتماعات از مطالعه و ثبت آن استفاده کرد.
بههمین منظور، بر اساس قوانین یونسکو کشورها میتوانند میراث مشترکشان را هم بصورت مستقل و هم بصورت مشترک با دیگر کشورها در فهرستهای یونسکو به ثبت برسانند اما یونسکو کشورهای عضو را تشویق به تهیه پروندههای مشترک میکند.
واضح است که پرونده فرهنگ پهلوانی که در اجلاس اخیر یونسکو توسط آذربایجان به ثبت رسید، شباهتهای بسیاری با پرونده آیینهای پهلوانی و زورخانهای که پیشتر در سال 2010 توسط ایران به ثبت رسیده بود، دارد. حتماً به یاد داریم که کشور کنونی آذربایجان در ازمنه تاریخی، بخشی از قلمرو کشورمان ایران بوده است، پس وجود فرهنگ پهلوانی در آن سرزمین نه بعید است و نه غریب. لذا این اقدام به معنای مالکیت آن کشور بر عنصر یاد شده نیست.
بهعنوان مثالی دیگر، در اجلاس اخیر در کشور مراکش، ساز عود که در کشورهای عربی بهعنوان شاه سازها شناخته میشود، بصورت مشترک توسط دو کشور ایران و سوریه به ثبت رسید. آیا کشورهای عربی مجاز به اعتراض در این خصوص هستند؟ خیر، زیرا این اقدام به مفهوم محرومیت دیگر کشورها در ثبت ساز عود نیست و آنها میتوانند در سالهای آینده این ساز را ثبت کنند.
نتیجه اینکه رقابت و بهرهگیری از واژههای مالکیت، رقابت، قدمت، خاستگاه، تصاحب میراث فرهنگی و ... در این حوزه هرگز مورد تأیید نبوده و موجب ایجاد اختلاف بین اجتماعات شده و باعث خواهد شد اجتماعات به جای رسیدن به اهداف فرهنگی یونسکو، از هم فاصله بگیرند که این موضوع با ماهیت و روح کنوانسیون 2003 که بر صلح و گفتگوی بین ملل تأکید دارد در تعارض است.
در حوزه میراثفرهنگی ناملموس همچنین ارزشگذاری و اولویتبندی مورد قبول نیست چون هیچ معیاری نمیتواند تفاوت بین فرهنگهای سطح بالا و پایین را توجیه کند.
امید است ثبت عناصر میراثفرهنگی ناملموس موجب افزایش توجه عمومی به اهمیت و ارزش پاسداری از ریشههای فرهنگی و دوامبخش آگاهیافزایی در موضوع هویت فرهنگی و در نهایت نویدبخش همبستگی بیش از پیش و صلح میان ملتهای منطقه و جهان باشد.
انتهای پیام/